کانون اندیشه اقتصاد اسلامی

دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

کانون اندیشه اقتصاد اسلامی

دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

علوم انسانی در بیان رهبری

مقام معظم رهبری در سالهای اخیر تاکیدات مهمی در مورد علوم انسانی و لزوم تحول و نگاه اسلامی به آن داشته اند. در زیر قسمت هایی از بیانات ایشان در این زمینه گردآوری شده است:

مقام معظم رهبری در سالهای اخیر تاکیدات مهمی در مورد علوم انسانی و لزوم تحول و نگاه اسلامی به آن داشته اند. در زیر قسمت هایی از بیانات ایشان در این زمینه گردآوری شده است:


در دیدار جمعى از نخبگان و برگزیدگان علمى در تاریخ 13/7/1390 :

… من امسال ماه رمضان هم راجع به علوم انسانى یک صحبتى با همین دانشجوها و جوانها کردم، قبلاً هم یک صحبتهائى داشتم، ان‌شاءاللَّه بعداً هم ما یک جلسه‌اى مخصوص علوم انسانى با همین اصحاب فکر و فرهنگ و امثال شما جوانهاى خوب خواهیم داشت. علوم انسانى روح دانش است. حقیقتاً همه‌ى دانشها، همه‌ى تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانى است. علوم انسانى جهت میدهد، مشخص میکند که ما کدام طرف داریم میرویم، دانش ما دنبال چیست. وقتى علوم انسانى منحرف شد و بر پایه‌هاى غلط و جهان‌بینى‌هاى غلط استوار شد، نتیجه این میشود که همه‌ى تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافى پیش میرود. امروز دانشى که غرب دارد، شوخى نیست؛ چیز کوچکى نیست. دانش غرب یک پدیده‌ى بى‌نظیر تاریخى است؛ اما این دانش در طول سالهاى متمادى در راه استعمار به کار رفته، در راه برده‌دارى و برده‌گیرى به کار رفته، در راه ظلم به کار رفته، در راه بالاکشیدن ثروت ملتها به کار رفته؛ امروز هم که مى‌بینید چه کار دارند میکنند. این بر اثر همان فکر غلط، نگاه غلط، بینش غلط و جهتگیرى غلط است که این علم با این عظمت – که خود علم یک چیز شریفى است، یک پدیده‌ى عزیز و کریمى است – در این جهتها به کار مى‌افتد. البته در مورد علوم انسانى نکات خوبى را یکى از دوستان اینجا بیان کردند.

 


در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور در تاریخ 28/7/1388 :

یک نکته‌ى دیگر هم که عرض بکنیم و نکته‌ى آخر باشد، این است که من درباره‌ى علوم انسانى گلایه‌اى از مجموعه‌هاى دانشگاهى کردم – بارها، این اواخر هم همین جور – ما علوم انسانى‌مان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینش است و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا، مبناى غلطى است. این علوم انسانى را ما به صورت ترجمه‌اى، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقىِ اسلامى را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، میاوریم تو دانشگاه‌هاى خودمان و در بخشهاى مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالى که ریشه و پایه و اساس علوم انسانى را در قرآن باید پیدا کرد. یکى از بخشهاى مهم پژوهش قرآنى این است. باید در زمینه‌هاى گوناگون به نکات و دقائق قرآن توجه کرد و مبانى علوم انسانى را در قرآن کریم جستجو کرد و پیدا کرد. این یک کار بسیار اساسى و مهمى است. اگر این شد، آنوقت متفکرین و پژوهندگان و صاحبنظران در علوم مختلف انسانى میتوانند بر این پایه و بر این اساس بناهاى رفیعى را بنا کنند. البته آنوقت میتوانند از پیشرفتهاى دیگران، غربى‌ها و کسانى که در علوم انسانى پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبناى قرآنى باشد.



در دیدار اساتید دانشگاه‌ها در تاریخ 8/6/1388 :

در همین زمینه من این را عرض بکنم که طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانى‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینى اسلامى باشد و بخواهد جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربى‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. این از جمله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى چیزهائى است که بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مرکز تصمیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرى که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بیرون دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها. به هر حال نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بسیار مهمى است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد